انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
6
2
2011
02
20
مدلسازی بر همکنش دز علف کش ایمازتاپیر و تراکم توق بر عملکرد سویا
1
11
FA
حامد
مرتضی پور
دانشگاه آزاد کرج
agri.kiau@gmail.com
مصطفی
اویسی
دانشگاه تهران
سعید
وزان
دانشگاه آزاد کرج
اسکندر
زند
موسسه تحقیقات گیاهپزشکی
eszand@yahoo.com
آزمایش مزرعهای به منظور بررسی بر همکنش دزهای علفکش ایمازاتاپیر و تراکم علفهرز توق بر عملکرد سویا در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال زراعی 1388 به صورت بلوک های کامل تصادفی در قالب فاکتوریل و با چهار تکرار اجرا شد. تراکم توق در چهار سطح (0، 4، 8 و 12 بوته بر متر مربع) و دزهای علف کش ایمازتاپیر در پنج سطح (. ، 25، 50، 75 و 100 گرم ماده موثره بر هکتار) عامل های مورد مطالعه بودند. ازتلفیق مدل دز-پاسخ استاندارد برای بیان پاسخ ضریب رقابتی علف هرز به علف کش با مدل هذلولی مستطیلی که عملکرد محصول را در رقابت با تراکم های مختلف علف هرز پیش بینی می کند، مدلی ترکیبی به دست آمد که می تواند بر همکنش دز علف کش و رقابت علف هرز را بر عملکرد گیاه زراعی سویا توصیف نماید. بر اساس پیش بینی مدل در شرایط عدم کاربرد علف کش، تراکم های 4، 8 و 12 بوته بر متر مربع توق، بترتیب باعث کاهش 58، 73 و 80 درصدی در عملکرد دانه شدند. در تراکم های پائین توق یعنی 4 بوته در متر مربع و عدم حضور علف هرز، کاربرد نصف دز کامل علفکش یعنی 50 گرم ماده موثره در هکتار، از کاهش عملکرد تا حد 90 درصد پیشگیری نمود اما با افزایش تراکم توق به 8 و 12 بوته بر متر مربع، پیشگیری از کاهش عملکرد به ترتیب به 80 و 70 درصد رسید. با افزایش دز علفکش، تفاوتی میان دزهای 75 گرم ماده موثره بر هکتار و دز کامل توصیه شده وجود نداشت. 80 درصد دز توصیه شده (80 گرم ماده موثره در هکتار) این علفکش قادر بود در تراکم های بسیار بالای توق تا حدود 90 درصد از کاهش عملکرد جلوگیری کند.
پاسخ به دز,دز کاهش یافته,عملکرد سویا و مدل ترکیبی
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1083.html
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1083_ad6772a698c1ce3bbf03d0edc650e2e7.pdf
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
6
2
2011
02
20
بررسی مقاومت علفهای هرز باریک برگ به علفکش کلودینافوپ پروپارژیل با استفاده از روشهای گلخانهای و مولکولی
11
23
FA
اسکندر
زند
موسسه تحقیقات گیاهپزشکی
eszand@yahoo.com
آرش
رزمی
موسسه تحقیقات گیاهپزشکی
فاطمه
بناکاشانی
موسسه تحقیقات گیاهپزشکی
فهیمه
نظری
موسسه تحقیقات گیاهپزشکی
مهدی
راستگو
دانشگاه اصفهان
به منظور ارزیابی کارایی روشهای مولکولی برای تشخیص علفهای هرز مقاوم به علفکش، 69 بیوتیپ از علفهای هرز یولاف وحشی، خونی واش و چچم (<em>Lolium</em> spp.) مقاوم و حساس به علفکش کلودینافوپ پروپارژیل مورد آزمایش قرار گرفت. در این آزمایش از روش dCAPS که روشی ساده برای تشخیص وضعیت I-1781-L در آنزیم استیل کوانزیم آ کربوکسیلاز علفهای هرز باریک برگ است، استفاده شد. در این روش تودههای مقاوم هتروزیگوت (Ile/Leu1781) تشخیص داده شد و نتایج آزمایش های مولکولی برای علفهای هرز یولاف وحشی، خونی واش و چچم به ترتیب 90٪، 79٪ و 100٪ مشابه نتایج آزمایش گلخانهای بود. در مجموع شباهت آزمایش های مولکولی و گلخانهای حدود 85 درصد تشخیص داده شد و جانشینی لوسین به جای ایزولوسین (Ile/Leu 1781) به عنوان مهمترین مکانیزم مقاومت در بیوتیپهای مورد مطالعه شناخته شد. ناهمخوانی جزئی (حدود 15 درصد) بین نتایج آزمایشهای گلخانهای و مولکولی نیز احتمالا به مکانیزم مقاومت مبتنی بر غیر محل هدف (افزایش متابولیسم) و یا جهشهای ایجاد شده در سایر نقاط ( به جز Ile/Leu 1781) مربوط میشود.
مقاومت,استیل کوانزیم آ کربوکسیلاز و روش dCAPS
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1084.html
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1084_c9f7e61366e8a30be5e28c0d870c9789.pdf
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
6
2
2011
02
20
مقایسه برخی علفکش¬ها در ایجاد عارضه کوتولگی در برنج
23
41
FA
بیژن
یعقوبی
0000-0003-4655-4052
موسسه تحقیقات برنج
byaghoubi2002@gmail.com
حسن
علیزاده
دانشگاه تهران
malizade@ut.ac.ir
حمید
رحیمیان
دانشگاه تهران
hrahimian@hotmail.com
محمد علی
باغستانی
موسسه تحقیقات گیاهپزشکی
ناصر
دواتگر
موسسه تحقیقات برنج
به منظور بررسی نقش مهمترین علفکشهای انتخابی شالیزار در ایجاد عارضه کوتولگی برنج این آزمایش در سال 1386 در مؤسسه تحقیقات برنج کشور در شرایط آزمایشگاهی و گلدانی اجرا گردید. بررسیهای دز-پاسخ با استفاده از علفکشهای تیوبنکارب، بوتاکلر و اکسادیارژیل و برنج رقم هاشمی در پتریدیش حاوی آگار و محیط کشت یوشیدا انجام شد. ارزیابی چشمی گیاهسوزی علفکشها نشان داد که علفکش تیوبنکارب سبب ایجاد علائم اختلالات رشدی ویژهای شامل برگهای سبز تیره، کوتاهی ارتفاع، برگهای کوتاه و ضخیم و ریشههای قهوهای میگردد، که این نشانگان علائم عارضه کوتولگی برنج هستند. بر اساس پارامترهای تجزیه رگرسیونی، اثرات بازدارندگی تیوبنکارب بر روی ارتفاع، طول ریشهچه و وزن تر گیاهچههای برنج بطور معنیداری بیشتر از دو علفکش دیگر بود. دز مورد نیاز برای 50% کاهش (GR50) ارتفاع برنج برای علفکش تیوبنکارب 40 و 13 مرتبه کمتر از بوتاکلر و اکسادیارژیل بود. آزمایش دوم به منظور ارزیابی صحت آزمایش اول و بررسی تأثیر علفکش تیوبنکارب در ایجاد عارضه کوتولگی اجرا گردید. آزمایش در گلدانهای حاوی خاک اراضی شالیزاری با سابقه کوتولگی انجام شد. تیمارها شامل زمان مصرف علفکش (قبل و بعد از نشاءکاری)، سطح آب گلدان هنگام مصرف علفکش (غرقاب و اشباع) و دز علفکش (0، 2، 4، 6، 8 و 10 کیلوگرم ماده مؤثره در هکتار) بود و آزمایش در قالب طرح فاکتوریل اسپلیت، اسپلیت در سه تکرار اجرا گردید. نتایج این بررسی نیز نشان داد که فقط علفکش تیوبنکارب سبب بروز کوتولگی شده و نتایج آزمایش قبلی را تأئید نمود. تجزیه دادهها نشان داد که گیاهسوزی ناشی از تیوبنکارب (کوتولگی) به شدت تحت تأثیر دز علفکش تیوبنکارب، زمان مصرف علفکش و روش آبیاری قرار گرفت. دادهها بیانگر این واقعیت بودند که کاربرد تیوبنکارب در خاکهای اشباع سه برابر بیشتر از خاکهای غرقاب بر روی برنج گیاهسوزی داشته و یک همبستگی معنیدار سیگموئیدی (r<sup>2</sup>>95%) مابین دز علفکش و گیاهسوزی تیوبنکارب وجود داشت. بطور کلی مصرف تیوبنکارب پس از نشاءکاری در مقایسه با قبل از نشاءکاری سبب کاهش شدت کوتولگی گردید. بر اساس نتایج این تحقیق برای مدیریت عارضه کوتولگی در کشت نشائی برنج، غرقاب مزرعه قبل از مصرف علفکش و نیز کاربرد علفکش پس از نشاءکاری و در حداقل دز توصیه میشود.
: تیوبنکارب,گیاهسوزی,اختلالات مرفولوژیک,کوتولگی
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1085.html
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1085_37069faeb76595e32c0291c5370bb1f8.pdf
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
6
2
2011
02
20
مقایسه دوره بحرانی کنترل علف های هرز در دو فاصله ردیف کاشت و تاثیر آن بر تولید محصول کلزا (Brassica napus L.)
41
53
FA
جعفر
اصغری
استاد
مرجان
خوشنام
کارشناس ارشد
محمد
ربیعی
کارشناس ارشد
به منظور مقایسه دوره بحرانی کنترل علف های هرز در دو فاصله کشت بر تولید کلزا، آزمایشی در سال زراعی 1385 در مؤسسه تحقیقات برنج کشور واقع در شهرستان رشت انجام گرفت. این آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار بر روی کلزا رقم هایولا 401 به مرحله اجرا درآمد. دو فاکتور ردیف با فاصله کاشت 15 و 30 سانتی متر از هم (به ترتیب 133 و 66 بوته در متر مربع) و تیمار کنترل علف های هرز در 2 سری بود. اولین سری تیمارها شامل رقابت (تداخل) علف های هرز با کلزا تا مراحل کوتیلدونی، 2 برگی، 4 برگی، 8 برگی، گلدهی کلزا و شاهد (تداخل تمام فصل) بود که علف های هرز تا روزهای مذکور با گیاه زراعی رقابت نموده و سپس تا پایان دوره وجین شدند. سری دوم، تیمارهای حذف علف های هرز بود که تا دوره های زمانی مذکور علفهای هرز وجین شده و پس از آن علفهای هرزی که سبز شدند به رشد خود تا زمان برداشت کلزا ادامه داده و هیچ گونه کنترلی روی آنها صورت نگرفت. پس از رسیدن مرحله محصول، هر یک از کرتها جداگانه برداشت و عملکرد دانه بر حسب درصد از تیمار شاهد کنترل تمام فصل تعیین و داده های تیمارهای رقابت و حذف به ترتیب در توابع لجستیک و گامپرتز برازش داده شدند تا دوره بحرانی کنترل علفهای هرزکلزا به دست آید. نتایج به دست آمده اختلاف معنی داری را بین فاصلههای کشت، تیمارهای حذف و رقابت علف های هرز و اثرات متقابل آنها از نظر صفات عملکرد دانه، بیولوژیک، و روغن و شاخص برداشت نشان دادند. بین تیمارهای حذف و رقابت علف های هرز در دو فاصله کاشت نیز از نظر صفات مذکور اختلاف بسیار معنی داری وجود داشت. با در نظر گرفتن 5 درصد کاهش مجاز عملکرد، در فاصله کاشت 15 سانتی متر (تراکم 133 بوته در متر مربع) یک دوره 58 روزه بین روزهای 27 تا 85 پس از کاشت مصادف با مراحل سبز شدن تا 10 برگی کلزا و با احتساب 10 درصد کاهش مجاز عملکرد یک دوره 29 روزه بین روزهای 35 تا 64 پس از کاشت، مصادف با مراحل 2 تا 6 برگی کلزا به عنوان دوره بحرانی کنترل علف های هرز بدست آمد. در فاصله کاشت 30 سانتی متر (تراکم 66 بوته در متر مربع ) نیز با احتساب 5 درصد کاهش قابل قبول عملکرد، یک دوره 63 روزه بین روزهای 32 تا 95 پس از کاشت یعنی بین مراحل 2 تا 10 برگی کلزا و با در نظر گرفتن 10 درصد کاهش مجاز عملکرد یک دوره 27 روزه بین روزهای 50 تا 77 پس از کاشت، مصادف با مراحل 4 تا 8 برگی کلزا به عنوان دوره بحرانی کنترل علف های هرز بدست آمد. بیشترین مقدار محصول مربوط به فاصله کاشت 30 سانتی متر با میانگین عملکرد 4/2502 کیلوگرم در هکتار بود که اختلاف بسیار معنی داری با فاصله کاشت 15 سانتی متر با میانگین عملکرد 2141 کیلوگرم در هکتار داشت.
: فاصله کاشت,دوره بحرانی,کنترل علف های هرز,کلزا,لجستیک,گامپرتز
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1091.html
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1091_a54f88693c00cd55e0d26e9828aaf533.pdf
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
6
2
2011
02
20
مدل سازی سبز شدن علف هرز توق (Xanthium strumarium) در دو عمق مختلف کاشت
57
65
FA
علیرضا
یوسفی
استاد دانشگاه
مینا
ابراهیمی
کارشناس ارشد
ملیحه
قنبری
کارشناس ارشد
مجید
پوریوسف
کارشناس ارشد
افزایش آگاهی عمومی در زمینه اثرات نامطلوب علفکشها بر محیط زیست وگسترش علفهای هرز مقاوم به علفکشها لزوم کاهش مقدار مصرف علفکشها را نشان میدهد. پیش بینی زمان سبز شدن علفهای هرز با تعیین زمان مناسب کنترل میتواند در این راستا ما را یاری رساند. مدلهای مختلفی جهت شبیه سازی ظهور گیاهچه های علفهای هرز در رابطه با زمان دمایی وجود دارد که با توجه به توانایی متفاوت مدلهای مختلف در پیش بینی صحیح تر این زمان، ما ملزم به انتخاب مدل مناسب تر می باشیم. به همین دلیل و به منظور بررسی الگوی سبز شدن علف هرز توق در دو عمق مختلف کاشت در خاک و همچنین انتخاب مدل مناسب برای این گیاه، آزمایشی در سال 1388 انجام شد. در این آزمایش روند ظهورگیاهچه های توق که در عمق های دو و پنج سانتیمتری کشت شده بودند، ارزیابی شد. پیش بینی الگوی ظهور گیاهچه های توق، بین زمان دمایی و درصد سبز شدن تجمعی با استفاده از مدلهای ویبول، گومپرتز و لجستیک اصلاح شده، صورت گرفت. مقایسه توابع برازش داده شده به دادههای مشاهده شده در دو عمق مختلف نشان داد که تابع اصلاح شده ویبول برازش بهتری داشته است. از طرف دیگر اختلاف دو عمق مختلف جهت شروع (10%) ظهورگیاهچه ها از لحاظ زمان دمایی مورد نیاز ، زیاد بود ولی برای اتمام سبز شدن اختلاف زیادی از این لحاظ نداشتند. برای بذوری که در عمق دو سانتیمتری کشت شده بود 50% سبز شدن تجمعی در زمان دمایی 478 اتفاق افتاد در حالیکه 50% سبز شدن تجمعی این بذور در عمق پنج سانتیمتری در زمان دمایی 774 صورت گرفت.
زمان دمایی,مدلسازی,عمق کاشت,توق
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1092.html
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1092_1003fc68e88fdb378eb56c7476875db5.pdf
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
6
2
2011
02
20
بررسی کارایی علفکش توفوردیبی (بوترس) در کنترل علف¬هایهرز یونجه مستقر
67
77
FA
فریبا
میقانی
محقق
سید محمد
میر وکیلی
محقق
آژنگ
جاهدی
محقق
محمد علی
باغستانی
محقق
پرویز
شیمی
محقق
parvizshimi@yahoo.com
این پژوهش به منظور بررسی کارایی علفکش توفوردیبی (بوترس) در کنترل علفهایهرز پهنبرگ یونجه مستقر در سال زراعی 87-86 در همدان و یزد انجام شد. قالب طرح، بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار و 11 تیمار بود. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از علفکش بنتازون (بازاگران) به میزان 5/2، 3 و 4 لیتر در هکتار، علفکش توفوردیبی (بوترس) به میزان 5/2، 8/2، 1/3 و 5/3 لیتر در هکتار، علفکش ایمازتاپیر (پرسوییت) به میزان 4/0، 7/0 و 1 لیتر در هکتار و شاهد بدون کنترل علفهایهرز. اثر علفکشها بر وزن خشک یونجه و تراکم و وزن خشک علفهایهرز طی 3 چین بررسی شد. علفکش توفوردیبی مناسبترین علفکش در افزایش وزن خشک یونجه بود. تایج بررسی همدان نشان داد که علفکش توفوردیبی علاوه بر کنترل مطلوب علفهایهرز، پیچک را نیز به نحو مطلوبی کنترل کرد. نتایج آزمایش یزد نشان داد علفکش توفوردیبی در مواردی بخصوص در دوز1/3 / 5/3 لیتر درهکتار باعث گیاهسوزی جزیی یونجه شد، اما کارایی مناسبی در کنترل پنیرک، کاهوی وحشی و بخصوص پیچک در دوزهای بالاتر داشت. در همین دوزهای بالا در اغلب موارد کارایی آن از ایمازتاپیر نیز بیشتر بود و علفکش کارامدی بنظر میرسد، اما کارایی آن در اقلیم سردی مانند همدان بیشتر از اقلیم گرمی مانند یزد است.
کنترل شیمیایی,چین یونجه,علفکش
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1093.html
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1093_458801804eb60040532384a242e3b565.pdf
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
6
2
2011
02
20
مطالعه مکانیسمهای مقاومت غیر مبتنی بر محل هدف در بیوتیپهای فالاریس (Phalaris minor Retz.) مقاوم به علفکش¬های آریلوکسی فنوکسی پروپیونات
79
89
FA
جاوید
قرخلو
0000-0002-1773-898X
استاد دانشگاه
gherekhloo@gau.ac.ir
محمد حسن
راشد محصل
استاد دانشگاه
مهدی
نصیری محلاتی
استاد دانشگاه
اسکندر
زند
محقق
علی
قنبری
استاد دانشگاه
رافائل
دپرادو
استاد دانشگاه
بازدارندههای استیل کوآنزیمآ کربوکسیلاز، علفکشهای رایج برای کنترل پسرویشی علفهای هرز باریکبرگ در مزارع گیاهان پهنبرگ میباشند. تعدادی از این علفکشها برای کنترل علفهای هرز باریکبرگ در مزارع گندم و جو استفاده میشود. اخیرا چند بیوتیپ از علف هرز فالاریس مقاوم به علفکشهای بازدارنده آریلوکسی فنوکسی پروپیونات از جمله دایکوفوپ متیل، فنوکساپروپ پی اتیل و کلودینافوپ پروپارژیل در برخی مزارع گندم استان فارس که سالهای متمادی در معرض تیمار با این باریکبرگکش بودند، شناسایی شده است. مطالعات قبلی بیوشیمیایی نشان داد که مکانیسم مقاومت به این علفکشها در بیوتیپهای SR3، MR4 و AR بدلیل وجود آنزیم تغییر یافته ACCase میباشد. اما میزان حساسیت این آنزیم در سایر بیوتیپهای مقاوم ( FR2, FR3, FR4,FR5, FR6, FR8, MR1, MR2, ER1, ER2وGR2-1) تفاوت معنیداری با بیوتیپ حساس نداشت. آزمایشهایی برای تعیین میزان نهشت، جذب و انتقال علفکش دایکلوفوپ متیل در دو بیوتیپ مقاوم SR3 و FR8 و بیوتیپ حساس ES در سال 1387 در آزمایشگاه شیمی کشاورزی دانشگاه کوردوبای اسپانیا انجام شد تا مکانیسم یا مکانیسمهای احتمالی مقاومت غیر مبتنی بر محل هدف در این بیوتیپها مورد مطالعه قرار گیرد. میزان نهشت و جذب علفکش دایکلوفوپ متیل در دو بیوتیپ مقاوم تفاوت معنیداری با بیوتیپ حساس نشان نداد. در هر سه بیوتیپ ، عمده علفکش جذب شده، در برگ تیمار شده باقی ماند و میزان بسیار ناچیزی به سایر بخشهای گیاه منتقل شد. میزان متابولیسم علفکش نیز در هر سه بیوتیپ یکسان بود. از آنجاییکه بیوتیپ FR8 فاقد آنزیم مقاوم بوده و از طرف دیگر میزان نهشت، جذب، انتقال و متابولیسم علفکش نیز در آن تفاوت معنیداری با بیوتیپ حساس نشان نداد، احتمالا مکانیسم ناشناختهای در مقاومت این بیوتیپ دخیل میباشد.
انتقال,جذب,نهشت و متابولیسم
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1094.html
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1094_b22f48b541f23ded5bd4074da1050053.pdf
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
6
2
2011
02
20
واکنش ساختار کانوپی ارقام سویا (Glycine max (L.) Merr.) به رقابت با علفهای هرز
91
105
FA
محمد
رضوانی
استاد دانشگاه
فائزه
زعفریان
استاد دانشگاه
مجتبی
جوینی
استاد دانشگاه
الگوی توزیع سطح برگ و ماده خشک کانوپی گیاه، نقش مهمی در رقابت گیاه زراعی و علفهرز جهت دسترسی به نور ایفا میکند. بدین منظور، آزمایش مزرعهای با هدف بررسی تغییرات توزیع عمودی سطح برگ و ماده خشک ارقام مختلف سویا و علفهای هرز انجام شد. آزمایش به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1389 در مزرعه آموزشی-پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری اجرا شد. حضور (آلودگی طبیعی مزرعه) و عدم حضور علفهای هرز به عنوان عامل اصلی و چهار رقم (سحر، هیل، ساری، تلار) و دو لاین امیدبخش سویا (032، 033) به عنوان عامل فرعی در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نمونهبرداری برای توزیع عمودی سطح برگ و ماده خشک در لایههای مختلف کانوپی سویا و علفهای هرز در زمان بسته شدن کانوپی سویا، انجام شد. نتایج نشان داد که رقابت با علفهای هرز موجب شد که ارقام مختلف سویا لایههای حداکثر سطح برگ و ماده خشک خود را به لایههای بالاتر کانوپی متتقل نمایند. توزیع سطح برگ و ماده خشک در کانوپی علفهای هرز بسته به نوع و فرم رشدی آنها متفاوت بود. گاوپنبه <em>Abutilon theophrasti</em> Medic.)) ارتفاع شاخهدهی خود را افزایش داد و برگهای خود را روی کانوپی سویا مستقر نمود. رقم هیل بیشترین عملکرد را در بین ارقام در شرایط حضور علفهرز تولید نمود و بیشترین توانایی سرکوبکنندگی رشد علفهای هرز را نسبت به سایر ارقام داشت.
ساختار کانوپی سویا,سطح برگ,تجمع ماده خشک,گاوپنبه,عملکرد
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1095.html
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1095_84dd6db6a030512ec500e366ca0d8ba4.pdf