per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2019-11-22
15
2
1
14
10.22092/ijws.2019.1502.01
120584
Research Paper
کارایی مدیریت شیمیایی علفهای هرز در نظامهای کشاورزی رایج و حفاظتی منطقه سرد خراسان رضوی
Chemical management efficacy in conventional and conservation agricultural systems at cold region of Khorasan-Razavi
محمد حسن هادیزاده
mh.hadizadeh@gmail.com
1
حمیدرضا شریفی
hrsharifi1349@yahoo.com
2
سید حسین ترابی
hos.torabi@yahoo.com
3
عضو هیات علمی بخش تحقیقات گیاه پزشکی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی
عضو هیات علمی بخش تحقیقات زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی. مشهد ایران
محقق بخش تحقیقات گیاه پزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی مشهد ایران
کاربرد شخم حفاظتی با حفظ بقایا میتواند پاسخی به نگرانی اصلی در مورد از بین رفتن خاک باشد. این پژوهش، به منظور بررسی تأثیر روشهای مختلف خاکورزی و میزان بقایای گیاهی، بر کارایی مبارزه شیمیایی علفهای هرز، در مزرعه تحقیقاتی جلگه رخ (خراسان رضوی) طی سالهای زراعی 95-93، در قالب طرح کرتهای دوبار خردشده با سه تکرار و در تناوب چغندر قند، جو، ذرت، گندم اجرا شد. کرتهای اصلی، سه روش خاکورزی متداول، کم خاک ورزی و بیخاکورزی و کرتهای فرعی، شامل مدیریت بدون بقایا، حفظ 30 درصد و حفظ 60 درصد بقایای محصول بود. مهار شیمیایی، مهار دستی و تیمار بدون مهار علفهای هرز، در کرتهای فرعی دوم قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کاربرد علفکشهای چغندرقند، باعث کاهش معنی دار تراکم (31 درصد) و وزن خشک (57 درصد) علفهایهرز و افزایش معنی دار عملکرد (64 درصد)، نسبت به شاهد شد اما نتوانست از کاهش معنی دار عملکرد ریشه چغندرقند در دو نظام حفاظتی در مقایسه با نظام رایج جلوگیری کند. اثر خاکورزی، بقایا و مبارزه شیمیایی بر عملکرد جو معنی دار نشد و از این نظر، گیاه زراعی جو، در نظام حفاظتی، مطلوب ارزیابی شد. خاکورزی رایج در ذرت، موجب کاهش معنی دار علفهای هرز (83 درصد نسبت به بی خاک ورزی) شد. عملکرد دانه ذرت در نظام خاکورزی رایج و کم خاکورزی (به ترتیب 53/3 و 33/4 تن در هکتار)، نسبت به نظام بی خاکورزی (14/3 تن در هکتار)، به طور معنی داری افزایش یافت. مبارزه شیمیایی با علفهایهرز، موجب افزایش معنیدار عملکرد ذرت (23 درصد نسبت به شاهد بدون وجین)، همسطح با وجین دستی شد. در گندم، بهترین عملکرد دانه در نظام کم خاکورزی، وجود 30 درصد بقایا و مبارزه شیمیایی با علفهایهرز به دست آمد.
Conservation agricultural systems may considred as a solution to loosing arable soil in conventional system. We studied the effects of conservative agricultural systems compared to conventional systems on chemical weed control efficacy at the farm of Jolgeh-Rokh research station, Khorasan Razavi province, during 2014-2017. Crop rotaton was sugarbeet-barley-corn-wheat. The experimental designe was randomized complete block design aggranged in split-split plot with three replacations. Treatments were three types of tillage (conventional, reduced and no-tillage) as main plot; crop residue percentage (left on the ground from previous crop in rotation; 0, 30 and 60 percent) as sub plot and methods of weed control (hand weeding, recommended herbicide and check plots) as sub-sub plot. The results showed that application of herbicides significantly decreased weed dry matter (57%) and weed density (31%) and increased sugar beet root yield (64%) compare to the weedy check; however, weed reduction was not enough to prevent root yield loss in conservational tillage systems. Residue levels showed no significant effects on root yield of sugarbeet. The effects of tillage systems, levels of residues and even chemical control did not affect the grain yield of barley, despite the effects on weeds. Tillage in corn significantly decreased the weeds (83% to no-tillage); as a result, corn grain yield increased significantly in conventional and reduced tillage systems (3.53-ton ha-1 and 4.33-ton ha-1, respectively) compared to the no-tillage system (3.14-ton ha-1). Different levels of plant residues had no effect on corn yield, but chemically weed control caused a significant increase of yield (23%) as much as manual weeding treatment. Reduced tillage system with 30 percent of the residues and the chemical control of weeds was the best treatment for grain yield of wheat.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_120584_27fb70595410d38f7eeff042cac3bd50.pdf
بی خاکورزی
تراکم
عملکرد
کم خاکورزی
وزن خشک
Density
Dry weight
Minimum Tillage
No tillage
yield
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2019-11-22
15
2
15
28
10.22092/IJWS.2019.1502.02
120730
Research Paper
پاسخ علفهرز بید علفی (Epilobium ciliatum Raf.) مقاوم به پاراکوات، دایکوات و گلایفوسیت به برخی از علفکشهای جایگزین
Response of paraquat, diquat and glyphosate resistant willowherb (Epilobium ciliatum Raf.) to some different alternative herbicides
بهروز خلیل طهماسبی
bhroz.weedscience@gmail.com
1
محمد تقی آل ابراهیم
m.t.alebtrahim@gmail.com
2
اسکندر زند
eszand@yahoo.com
3
حمیدرضا ساسان فر
sasanfar@live.com
4
رافائل دپرادو
qe1pramr@uco.es
5
دانشگاه محقق اردبیلی
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی
بخش تحقیقات علف های هرز مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
بخش تحقیقات علف های هرز مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
استاد دانشگاه کوردوبا، اسپانیا
بید علفی (Epilobium ciliatum Raf.) علفهرزی رایج در مزارع و باغات میباشد. این گونه اغلب توسط علفکشهای دایکوات، پاراکوات (گروه دی) و گلایفوسیت (گروه جی) کنترل میشود. اما گزارشها حاکی از وقوع مقاومت در این گونه به هر دو گروه از علفکشهای نام برده میباشد. بدین منظور آزمایشی در سال 2017 با کاربرد چهار گروه از علفکشها شامل گلوفوسینیت (بازدارنده گلوتامین سینتتاز)، امسیپیآ و فلورکسیپیر (شبه اکسین)، فلازاسولفورن (بازدارندههای استولاکتات سینتاز) و پری فلوفن-اتیل وکارفنترازون (بازدارندههای پروتوپرفیرینوژن اکسیداز) در دانشگاه کوردوبا (اسپانیا) به منظور کنترل این گونه صورت گرفت. بررسی کارایی علفکشهای مذکور بر تودههای حساس و مقاوم بید علفی با کاربرد هشت دز از هر علفکش در هشت تکرار صورت گرفت. 21 روز پس از تیمار علفکشها، دز کاهش دهنده تعداد بوته (LD50) و کاهش وزن تر (GR50) تا 50 درصد اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که درجات مختلفی از مقاومت (FR) بین دو بیوتیپ حساس و مقاوم بید علفی از نظر وزنتر و تعداد بوتههای زنده مانده پس از کاربرد تمام علفکشها وجود داشت. اگرچه نتایج نشان داد که بجز فلورکسیپیر که برای کنترل بیوتیپ مقاوم به دز (05/363 گرم در هکتار) بیشتر از دز توصیه شده (300 گرم در هکتار) نیاز داشت، تمام علفکشها توانستند در مقدار کمتر از دز توصیه شده هر دو بیوتیپ مقاوم و حساس را به خوبی کنترل نمایند. اما نتایج نشان میدهد که گونهی مقاوم به علفکش بیشتری نیاز داشت، برای همین امر توصیه میشود با احتیاط بیشتر میتوان از همهی علفکشهای مورد مطالعه به منظور مدیریت مناسب این علفهرز استفاده نمود.
Willowherb (Epilobium ciliatum), a common weed in fields and gardens, is often controlled by diquat, paraquat and glyphosate herbicides, but reports showed appearance of resistance in this species to both groups of above herbicides. Due to this purpose, an experiment was performed in the University of Cordoba ,2017, as an alternative to control this weed using four groups of herbicides including glufosinate (GS inhibitor), MCPA and Fluroxypyr (synthetic auxin), flazasulfuron (ALS inhibitor) and pyraflufen-ethyl and Carfentrazone (PPO inhibitor). To investigate the effect of the mentioned herbicides, each herbicide used at eight doses and eight replicates. Finally, the lethal dose (LD50) and dry weight loss (GR50) were measured 21 days after treatments. The results showed the different degree of resistance between sensitive and resistant biotypes of willowherb in terms of the fresh weight and number of survivals after treatment with each herbicide. Also the except for fluroxypyr which needed 365.05 gr h-1 higher dose than the recommended dose (300 gr h-1) to control resistant biotype, the rest of the herbicides controlled both the resistant and sensitive biotypes well at lower doses than recommended ones. As a result, the resistant species needed more herbicides, therefore, all studied herbicides could be used with more caution in the proper management of this herb.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_120730_524bf17533f8f39e81bdc687f10a67c0.pdf
دز پاسخ
علفکش
مقاومت
LD50
GR50
Dose response
GR50
herbicide
LD50
resistance
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2019-11-22
15
2
29
41
10.22092/IJWS.2019.1502.03
120105
Research Paper
اثر زمان کاربرد بر کارایی دز علف کش در کنترل علف های هرز ذرت (Zea mays)
Effect of herbicide application time on dose efficacy for weed control in maize (Zea mays)
بهناز پورمراد کلیبر
bpourmorad@ut.ac.ir
1
حسن علیزاده
malizade@ut.ac.ir
2
مصطفی اویسی
moveisi@ut.ac.ir
3
گروه زراعت و اصلاح نباتات-پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران-ایران
استاد گروه زراعت و اصلاح نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات-پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران-ایران
به منظور ارزیابی کارایی مقادیر مختلف مخلوط علفکش نیکوسولفورون و بروموکسینیل+امسیپیای در زمانهای مختلف کاربرد در کنترل علفهایهرز ذرت (Zea mays) در سال 1396 در منطقه کرج، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده (اسپلیت پلات) با سه تکرار انجام شد. کرتهای اصلی شامل چهار زمان کاربرد (مراحل رشدی مختلف ذرت: دو تا سه، سه تا چهار، چهار تا شش و شش تا هشت برگی) و کرتهای فرعی شامل دزهای 0، 25، 50، 75 و 100 درصد دز توصیه شده مخلوط علفکش بودند. ارتباط بین دز علفکش و وزن خشک علفهایهرز در زمانهای مختلف کاربرد، با استفاده از مدل دز-پاسخ توصیف شد. برآورد پارامترها نشان داد که پارامتر ED50 (دز علفکش مورد نیاز برای کاهش 50 درصد وزن خشک علفهایهرز)، تحت تأثیر زمان کاربرد مخلوط علفکش قرار گرفت و با به تأخیر انداختن آن، میزان آن از شش به 54 درصد دز توصیه شده افزایش یافت. به طورکلی، برآوردهای به دست آمده از برازش مدل دز-پاسخ به گونههای علفهرز غالب مزرعه نشان داد که علفهرز سلمهتره در مقایسه با دو گونه تاجریزی و تاجخروس خوابیده، نسبت به مخلوط علفکش نیکوسولفورون و بروموکسینیل+ امسیپیای حساستر بود. برای بررسی ارتباط بین عملکرد و یا وزن خشک ذرت با دز علفکشها در زمانهای مختلف کاربرد، از مدل خطی استفاده شد. نرخ افزایش عملکرد و وزن خشک کل ذرت، به ازای هر درصد افزایش در میزان علفکشهای مصرفی (پارامتر b1)، با تاخیر در کاربرد آنها، کاهش یافت. به عنوان مثال در مورد عملکرد علوفه ذرت، از 45/0 در زمان کاربرد دو تا سه برگی ذرت، به 15/0 در زمان شش تا هشت برگی رسید. در مجموع، با به تاخیر انداختن زمان کاربرد مخلوط علفکش تا مرحله شش تا هشت برگی ذرت، کارایی آنها در کنترل علفهایهرز کاهش یافت و برای رسیدن به عملکرد مطلوب، به مقادیر بیشتری از علفکش نیاز بود.
A split-plot experiment was conducted during 2016 with 3 replications to determine the optimum time and dose of tank mixture of Nicosulfuron and Bromoxynil+MCPA for weed control in maize (Zea mays) in Karaj. Main plots were four application times (different maize growth stages: 2-3, 3-4, 4-6, and 6-8 leaves) and subplots were five doses of herbicide mixture (0, 25, 50, 75, and 100 % of the recommended dose). Doses of herbicides and weed biomass relations were described with the standard dose-response model at each application time. Parameter estimates suggested that delaying in herbicides application increased ED 50 parameter (herbicide dose required for 50 percent reduction in weed biomass) from 6 to 54. In general, parameter estimates showed that Chenopodium album was more sensitive to herbicide mixture compared to Solanum nigrum and Amaranthus blitoides. Relationship between the doses of herbicide mixture and maize yield and total dry matter were described with a linear model. Delaying in herbicides application decreased the effect of each percent of the recommended dose of herbicide mixture on increasing maize yield and total dry matter (parameter b 1 ). For example, in the case of maize forage yield, it was 0.45 at first application time and reached 0.15 at the last application time. In general delaying herbicide mixture application time to 6-8 leaf stage of maize reduced herbicide efficacy for weed control and there was a need for higher doses to achieve an acceptable yield.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_120105_e82b6412e26ee40eef52b52431ce1a5e.pdf
بروموکسینیل+ ام سی پی ای
دز-پاسخ
عملکرد دانه
نیکوسولفورون
وزن خشک
biomass
bromoxynil+MCPA
dose-response
Grain yield
nicosulfuron
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2019-11-22
15
2
43
54
10.22092/IJWS.2019.1502.04
121426
Research Paper
اثر تراکم بوته ارقام گندم بهاره (Triticum aestivum and T.durum)بر رقابت با علفهرز پنیرک (Malva rotundifolia) در شرایط محیطی بوشهر
Effect of crop density on spring wheat cultivars (Triticum aestivum and T. durum) competition with mallow (Malva rotundifolia) under Bushehr conditions
عادل مدحج
adelmodhej2006@yahoo.com
1
مجتبی سالم نژاد
khouzestanjudo@gmail.com
2
دانشیار گروه شناسایی و مبارزه با علفهای هرز، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران
دانشجوی سابق زراعت، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
به منظور بررسی اثر تراکم بوته بر قدرت رقابت ارقام گندم و علف هرز پنیرک (Malva rotundifolia) در شرایط محیطی استان بوشهر، تحقیقی در سال زراعی 93-1392 و در دو آزمایش مجزا (رقابت و عدم رقابت با علفهرز)، هر یک بصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل چهار رقم گندم (چمران، یاواروس، کوهدشت و زاگرس) و چهار تراکم بوته گندم بودند. هر کرت فرعی به صورت فرضی، به دو بخش مساوی عاری از علف هرز و با علف هرز تقسیم شد. نتایج نشان داد که با افزایش تراکم بوته گندم، عملکرد دانه، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله در متر مربع به طور معنیداری افزایش یافت. در شرایط بدون رقابت، بیشترین و کمترین میانگین عملکرد دانه، به ترتیب به رقم چمران (7/3721 کیلوگرم در هکتار) و زاگرس (3/3040 کیلوگرم در هکتار) اختصاص داشت. در شرایط رقابت با پنیرک، بیشترین میانگین عملکرد دانه در رقم یاواروس مشاهده شد که با چمران تفاوت معنیداری نداشت. یاواروس دارای بیشترین شاخص رقابت با پنیرک (AWC) بود. افزایش تراکم تا 500 بوته، باعث افزایش توان رقابت گندم شد، بهطوریکه کاهش میانگین عملکرد دانه ارقام گندم در رقابت با پنیرک در تراکمهای 350 و 500 بوته در مترمربع، به ترتیب 18 و 5/8 درصد بود. تفاوت زیست توده علفهرز پنیرک در میان ارقام و تراکم بوته گندم در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. بیشترین و کمترین زیست توده پنیرک، به ترتیب در رقابت با ارقام زاگرس و یاواروس مشاهده شد. بهطور کلی، نتایج نشان داد که توان ارقام گندم در پایداری عملکرد و رقابت با پنیرک متفاوت است و با افزایش تراکم تا 500 بوته در مترمربع، قدرت رقابت ارقام گندم با پنیرک را افزایش مییابد.
The effects of crop seed densities on mallow weed (Malva rotundifolia) suppression and grain yield of wheat cultivars was investigated at two separate (weedy and weed free conditions) factorial experiments with randomized complete block design with four replications. Four spring wheat cultivars (Atila 5, Yavaros, Zagros and Koohdasht) were sown at four densities. Mallow weed was sown at constant density of 10 m-2. Increasing wheat density significantly increased the grain yield, kernel per spike, spike number per m-2 and plant height. Under weed free conditions, the highest and the lowest grain yield belonged to Atila5 (3721.7 kg ha-1) and Zagros (3040.3 kg ha-1) cultivars, respectively. Yavaros cultivar had the highest ability to withstand competition (AWC) and competition index (CI). Increasing wheat density up to 500 plant m-2 reduced 8.5% of grain yield in competition with mallow compared to 18% in 350 plant m-2. Individual weed biomass was differed among wheat cultivars and crop densities. Mallow had higher and lower biomass when compete with Yavaros and Zagros cultivars, respectively. In general, the results showed that the wheat cultivars were different in yield stability and competition with the mallow and increasing the crop density up to 500 plants m-2, increased the competitiveness of wheat cultivars with mallow.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_121426_c80041a34e64e2955ddc7edc86e52c5c.pdf
ارتفاع بوته
شاخص رقابت
علفهرز
گندم
Competition indices
stem height
Wheat
weed
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2019-11-22
15
2
55
63
10.22092/IJWS.2019.1502.05
121443
Research Paper
بررسی روش های مدیریت اویارسلام ارغوانی (Cyperus rotundus) در مزارع پیاز جیرفت
Evaluation of Cyperus rotundus management practices in Jiroft onion fields
فرامرز رفیعی سربیژن نسب
faramarz.rafiee@gmail.com
1
حمیدرضا دوست چمن آباد
hr_chamanabad@yahoo.com
2
احمد آئین
aien1348@yahoo.com
3
محمدتقی آل ابراهیم
m.t.alebtrahim@gmail.com
4
علی اصغری
a_asghari@uma.ac.ir
5
زراعت ، کشاورزی ، محقق اردبیلی ، اردبیل . ایران
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی، ایران
استادیار مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی جنوب استان کرمان.ایران
دانشیارگروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی، ایران.
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی،اردبیل، ایران
اویارسلام ارغوانی، یکی از مشکلسازترین علفهایهرز مزارع پیاز است. با هدف بررسی روشهای مختلف مدیریتی این علفهرز، آزمایشی در سال زراعی 97-1396، در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی جنوب کرمان، بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل دوبار دیسک سنگین+ گلیفوسیت، شخم سنگین+ دیسک، متریبوزین، پندیمتالین (استامپ)، وجین دستی، آفتابدهی خاک، آفتابدهی خاک+ گلیفوسیت، عدم کنترل علفهایهرز، پندیمتالین (پرول)، سه بار شخم و دوبار دیسک سنگین+ دوبارگلیفوسیت بودند. نتایج نشان داد که اثر تیمارهای مختلف بر وزن خشک اندام هوایی، زیرزمینی و تراکم اویارسلام ارغوانی، قطر گردن، تعداد برگ و عملکرد پیاز معنی دار بود بهطوریکه تیمار تلفیق دوبار دیسک + دوبار گلیفوسیت، تراکم و وزن خشک اندام زیرزمینی و هوایی اویارسلام ارغوانی را بهترتیب 86، 87 و 2/87 درصد کاهش داد و عملکرد پیاز را 83 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش داد. بنابراین، تلفیق دیسک و گلیفوسیت بر کنترل اویارسلام ارغوانی مطلوب و قابل توصیه است.
Purple nutsedge is one of the most problematic weeds of onion fields. To investigate the management practices of this weed, an experiment was conducted in the Agricultural and Natural Resources Center in Southern Kerman in 2017-2018 as a randomized complete block design with three replications. Treatments included twice disk + glyphosate, heavy plow + disk, metribiuzin, pendimethalin (Stomp), hand weeding, soil solarization, soil solarization + glyphosate, Control (no control), pendimethalin (Prowl), three times plowing, and twice disk + two times glyphosate. The results showed that the effect of different treatments was significant on shoot and underground dry weight and density, neck diameter, number of leaves and yield of onion. Twice disk + twice glyphosate decreased shoot and underground dry weight and density by 86, 87, and 87.2 %, respectively, and yield of onion increased 83 %. Therefore, combination of disk and glyphosate was desired in purple nutsedge control and this treatment is recommended.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_121443_f6feac16b0deb64510eb79ed576db3e9.pdf
دیسک
شخم
علفکش
عملکرد
disk
herbicide
plowing
yield
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2020-04-26
15
2
65
77
10.22092/IJWS.2019.1502.06
121442
Research Paper
اثر گیاهان پوششی بر کنترل علفهایهرز و عملکرد دانه ذرت در شرایط خاکورزی حفاظتی
Effect of cover crops on weed control and corn grain yield in conservative tillage system
پرویز شریفی زیوه
sharifiziveh@yahoo.com
1
احمد توبه
ahmadtobeh1340@gmail.com
2
عبدالقیوم قلی پوری
gholipouri@uma.ac.ir
3
محمدتقی آل ابراهیم
m.t.alebtrahim@gmail.com
4
بتول صمدانی
smn.ghorbi.ch@gmail.com
5
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی مغان و دانشجوی دکتری
دانشگاه محقق اردبیلی
دانشیار و عضو هیات علمی دانشگاه محقق اردبیلی
دانشگاه محقق اردبیلی
استادیار موسسه تحقیقات گیاهپزشکی، تهران، ایران
کاشت گیاهان پوششی قبل از گیاه اصلی همراه با خاکورزی حفاظتی، یکی از روشهای موثر در کنترل علفهایهرز و رسیدن به کشاورزی پایدار است. به این منظور، آزمایشی در سال زراعی 95-1394، با انتخاب شش تیمار جو پاییزه (Hordeum vulgare)، چاودار پاییزه (Secale cereal)، کلزا (Brassica napus)، ماشک گلخوشهای (Vicia villosa)، شبدر کریمسون (Trifolium incarnatum) و تیمار شاهد در یک سیستم بیخاکورزی در مزرعه پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل (مغان)، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. اثر تیمارها بر تراکم کل علفهایهرز، معنیدار بود. کاهش تراکم کل علفهایهرز زمستانه و بهاره در تیمارهای جو پاییزه، چاودار پاییزه، کلزا، ماشک گلخوشهای و شبدر لاکی، به ترتیب 5/83، 25/77، 25/66، 51 و 25/26 درصد نسبت به شاهد به دست آمد. کاهش تراکم علفهایهرز با افزایش میزان پوشش سطح خاک و زیستتوده توسط گیاهان پوششی همراه بود. بیشترین زیستتوده، به ترتیب در تیمارهای جو پاییزه، چاودار پاییزه، کلزا، ماشکگل خوشهای و شبدر لاکی به دست آمد. اثر گیاهان پوششی بر عملکرد دانه ذرت معنیدار بود و عملکرد دانه ذرت در تیمارهای جو پاییزه، چاودار، کلزا، ماشک گلخوشهای، شبدر لاکی و شاهد بدون گیاهپوششی، به ترتیب 12/9، 45/8، 92/7، 93/6، 52/6 و 31/6 تن بر هکتار بود. با توجه به نتایج این آزمایش، میتوان غلات را در تلفیق با خاکورزی حفاظتی به کار برد تا ضمن کنترل پایدار علفهایهرز و کاهش نهادههای شیمیایی، در نهایت به عملکرد مطلوبی دست یافت.
The use of cover crops before planting the main plant along with selecting the type of tillage can be considered as one of the effective methods in sustainable agriculture. In order to show the efficacy of this system, an experiment was conducted in a no-tillage system and with six treatments, barely (Hordeum vulgare L.), rye (Secale cereal L.), rape (Brassica napus L.), vetch (Vicia villosa L.), crimson clover (Trifolium incarnatum L.) and control, in a randomized complete block design with three replications, at the farms of agriculture and education research center and natural resources of Ardabil Province (Moghan) during the 2015-2017. Variance analysis showed that the effect of the treatments on the total weed density was significant. On average, in four sampling stages, total control of winter and spring weed at barley, rye, rape, vetch and clover treatments were 83.5,77.25,66,25,51, and 26.25 respectively. The results also showed that the soil cover percentage was significantly
https://ijws.areeo.ac.ir/article_121442_3ad84310ffe4cafc8dfb377c78e2544d.pdf
تراکم علفهایهرز
چاودار
خاکورزی حفاظتی
زیست توده
شبدر لاکی
علف هرز
crimson clover
conservative tillage system
Rye
Weed Density
Weed Biomass
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2019-11-22
15
2
79
92
10.22092/IJWS.2019.1502.07
121445
Research Paper
اثر مقدار کاربرد و زمان مصرف اختلاط علفکشهای ریمسولفورون، اگزادیارژیل و متریبوزین بر زیست توده علفهایهرز و عملکرد غده سیبزمینی (Solanum tuberosum)
Effect of application ratio and rimsulfuron, oxadiargyl and metribuzin combination application time on weed biomass and tuber yield of potato (Solanum tuberosum)
ساناز حنیفه زاده اردی
sanazhanifezade@yahoo.com
1
محمدتقی آل ابراهیم
m.t.alebtrahim@gmail.com
2
رقیه مجد
r.majd.iran@gmail.com
3
الهام صمدی کلخوران
samadielhaam@gmail.com
4
دانشجوی دکتری علوم علف های هرز دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی اردبیل ایران
دانشیار علوم علف های هرز دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی اردبیل ایران
دانشجوی دکتری علوم علف های هرز دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی
دانشجوی دکتری علوم علف های هرز دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی
به منظور بررسی اثر اختلاط علفکشهای ریمسولفورون و اگزادیارژیل و همچنین ریمسولفورون و متریبوزین بر زیست توده علفهایهرز و عملکرد غده سیبزمینی، آزمایش در مزرعه تحقیقاتی بابلان دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1395 و بهصورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل نسبت اختلاط علفکشهای مذکور (100 به صفر ، 75:25، 50:50، 25:75 و صفر به 100 )، زمانهای مصرف علفکش در مراحل پیش کاشت و سبز شدن سیبزمینی و اختلاط علفکشهای ریمسولفورون با اگزادیارژیل و ریمسولفورون با متریبوزین بود. همچنین تیمار بدون وجین (با علف هرز)، بهصورت نیمه شاهد متناظر در هر کرت و یک تیمار وجین کامل (بدون علف هرز)، به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بیشترین درصد کاهش وزن خشک کل علفهای هرز در نسبت اختلاط 25 درصد اگزادیارژیل + 75 درصد ریمسولفورون و 25 درصد متریبوزین + 75 درصد ریمسولفورون در مرحله سبز شدن سیبزمینی بدست آمد. همچنین بعد از تیمار وجین کامل که نسبت به اختلاط علفکشها، عملکرد کل غده سیبزمینی را 33/1 برابر افزایش داد، بیشترین عملکرد کل غده سیبزمینی (با 16/69 درصد افزایش عملکرد کل غده سیبزمینی نسبت به شاهد)، در نسبت اختلاط 25 درصد اگزادیارژیل + 75 درصد ریمسولفورون در مرحله پیش از کاشت سیبزمینی بهدست آمد.
To evaluate the effect of rimsulfuron and oxadiargil and also rimsulfuron and metribuzin combinations on weed biomass and tuber yield of potato, a factorial experiment based on a randomized complete block design with 3 replications performed in 2016. Factors consisted of herbicide mixture ratio (0:100, 25:75, 50:50, 75:25 and 100:0), herbicides time of applications (pre-plant and potato emergence stages) and herbicide mixture of rimsulfuron and oxadiargyl and also rimsulfuron and metribuzin. In all treatments, a weedy plot as semi control and a weed free plot as control were considered. Results showed that the maximum reduction percentage of total dry weight of weeds obtained in 25% oxadiargyl + 75% rimsulfuron and also 25% metribuzin + 75% rimsulruron at potato emerge stage. Also, after weed free treatment which increased total potato tuber yield compared to herbicide mixtures by 1.33%, the maximum total potato tuber yield obtained from 25% oxadiargyl + 75% rimsulfuron at pre-plant stage witch increased 69/16% total tuber yield of potato compared to weedy control.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_121445_7ef97fd678433fe65dcb5fd0373220c9.pdf
پیش کاشت
ترکیب علف کش ها
سبزشدن
کنترل علف های هرز
Emerge
Herbicides combination
pre-plant
weed control
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2019-11-22
15
2
93
107
10.22092/ijws.2019.1502.08
120439
Research Paper
استفاده از تکنیک پردازش تصویر و شبکههای عصبی مصنوعی برای شناسایی علفهایهرز مزارع ذرت
Weeds identification in corn fields based on image processing techniques and artificial neural networks
عبدالحسین دشتی
hd778992@gmail.com
1
مصطفی اویسی
moveisi@ut.ac.ir
2
حمید رحیمیان
hrahimian@ut.ac.ir
3
حسن علیزاده
malizade@ut.ac.ir
4
دانشجو- پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
عضو هیئت علمی گروه زاعت و اصلاح نباتات پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
عضو هیئت علمی گروه زاعت و اصلاح نباتات پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
عضو هیئت علمی گروه زاعت و اصلاح نباتات پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
علفهایهرز به صورت لکهای در مزرعه سبز میشوند. سمپاشی لکهای علفهایهرز، موجب کاهش مصرف علفکشها، هزینه و آلودگی محیط زیست میشودد. برای تصمیمگیری در زمینه کنترل توسط فن آوریِ بینایی ماشین که در سمپاشی لکهای به کار میرود، به تصویر و پردازش آن نیاز است. شناسایی درست علفهایهرز و طبقهبندی آنها، کلید اتخاذ تصمیمات کنترلی و اجرای عملیات سمپاشی است. در این تحقیق، روشی مبتنی بر ترکیب پردازش تصویر، برای جداسازی علفهایهرز از سایر اجزای تصویر و شبکۀ عصبی مصنوعی برای طبقهبندی پیشنهاد شده است. علفهایهرز شامل تاج خروس ریشه قرمز،سلمه تره، آفتاب پرست، تاج خروسخوابیده ، تاج ریزی، سوروف و گاورس بودند. نتایج نشان داد که این الگوریتم، با دقت قابل قبولی علفهایهرزرا از خاک جداسازی کرد. در گام بعد، ویژگیهای مرتبط با رنگ و شکل، از علفهایهرز استخراج شدند. سرانجام، به منظور طبقهبندی هفت کلاس علفهرز، از روش شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون، با ساختار 7 -15-15-43 و میانگین دقت کل 71/88 درصد استفاده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که سامانه پیشنهادی، توانایی تشخیص علفهایهرز با دقت مناسب را دارد. کاربرد چنین سامانه هایی میتواند با تشخیص به موقع علفهایهرز و کاهش مصرف علفکشها، بروز پدیده مقاومت علفهایهرز به علفکشها را به تاخیر اندازد و آلودگیهای زیست محیطی را کاهش دهد.
Weeds normally grow as patches and spatially distributed in field. Patch spraying to control weeds has advantages such as cost reduction, herbicide saving and reduction of environmental pollution. Machine vision system should obtain and process digital images to make control decisions. Proper identification and classification of weeds are the key steps to make control decisions and use of any spraying operation performed. In this study, a robust method based on image processing and computational intelligence was developed for segmentation from other parts of image and classification of weeds. Large crabgrass, common lamb’s quarter, velvetleaf, common barnyard grass, European black nightshade, red-rooted pigweed and European heliotrope were the weeds in the experiment. Results showed that this algorithm was precisely separated weeds from the soil. In the next step, the feature vector, which includes shape features and color features, was composed. Finally, classification of seven classes of weeds was carried out by artificial neural network (ANN). Among different ANN structures, the most optimum classifier was the 43-15-15-7 topology with accuracy 88/71 %. The results of this research indicate that the proposed system has the ability to accurately detection of weeds.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_120439_a85eb857e08493394f76e8bd4ceda217.pdf
بینایی ماشین
سمپاشی لکهای
علف هرز
کاربرد علفکش
کشاورزی دقیق
: Herbicide application
Machine vision
Patch spraying
Precision agriculture
weed
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2019-11-22
15
2
109
121
10.22092/IJWS.2019.1502.09
121444
Research Paper
اثر لوماکس به تنهایی و در اختلاط با روغن کرچک روی فلورسانس کلروفیل a توق (Xanthium strumarium L.)
The effect of Lomax alone or in combination with castor oil on chlorophyll a fluorescence of common cocklebure (Xanthium strumarium L.)
سیروس حسن نژاد
sirous_hasannejad@yahoo.com
1
سهیلا پورحیدر غفاربی
porheidarghafar@ut.ac.ir
2
دانشیار دانشگاه تبریز
گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تهران
با هدف مطالعه اثر اختلاطی روغن کرچک با دزهای مختلف علفکش لوماکس (مزوتریون + اس- متالاکلر + تربوتیلازین) بر صفات فیزیولوژیکی توق (Xanthium strumarium L.)، آزمایشی گلخانهای به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال 1396 اجرا شد. نتایج نشان داد که با افزایش دز علفکش، مساحت منحنی بین حداقل و حداکثر فلورسانس، فلورسانس حداکثر، فلورسانس متغیر، حداکثر کارآیی کوانتومی فتوسیستم دو (Fv/Fm)، فعالیت کمپلکس تجزیه کننده آب در بخش الکترون دهنده فتوسیستم دو و جریان انتقال الکترون در هر مرکز واکنش، به ترتیب 35، 6/15، 6/23، 11، 43 و 83 درصد کاهش یافت درحالیکه فلورسانس حداقل و تغییر در هدررفت گرمائی در گیرندههای فتوسیستم دو، به ترتیب 14 و 4/60 درصد افزایش یافت. روغن کرچک، اثر سینرژیستی روی لوماکس داشت و باعث افزایش کارایی آن روی توق شد. در این تحقیق، رابطه خوبی بین پارامتر Fv/Fm ارزیابی شده در دو روز بعد از سمپاشی، با وزن خشک محاسبه شده در 28 روز بعد از سمپاشی مشاهده شد. یافتههای این آزمایش نشان داد که ارزیابی فلورسانس کلروفیل a، روشی مناسب، غیرتخریبی و سریع، برای بررسی اثر لوماکس، کمی بعد از سمپاشی و قبل از مشاهده علائم ظاهری در گونه علفهرز تیمار شده است.
To study the effect of castor oil combination with different doses of Lumax (mesotrion + s-metolacholor + terbuthylazine) on physiological behavior of common cocklebure (Xanthium strumarium L.), a greenhouse factorial experiment was conducted in randomized complete block design with 3 replications in Agricultural Faculty of University of Tabriz in 2017. Results showed that by increasing the herbicide doses, area above the OJIP curve between minimum and maximum fluorescence, maximum Fluorescence, variable fluorescence, maximum quantum yield of photochemistry (Fv/Fm), water-splitting complex on the donor side of PSII and maximum electron transport flux per PSII reaction center, decreased 35, 15/6, 23/6, 11, 43 and 83%, respectively and minimum fluorescence and thermal dissipation quantum yield increased 14 and 60%, respectively. Castor oil had synergistic effect on Lomax and enhanced its efficacy on X. strumarium. A good relationship was observed between Fv/Fm parameter evaluated 2 days after herbicide spraying (DAHS) and dry weight measured 28 DAHS. The finding of this study showed that evaluating chlorophyll a fluorescence is a good, non-destructive and fast to survey the effect of Lomax, soon after spraying and before the visual symptoms appear in treated weed species.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_121444_eed084df0a99c7f1b309ab20f8a15d73.pdf
انتقال الکترون
تجزیه آب
فتوشیمیائی
کارایی کوانتومی
هدررفت گرمائی
Electron flow
Photochemistry
Quantum yield
thermal dissipation
water-splitting
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2019-11-22
15
2
123
138
10.22092/IJWS.2019.1502.10
121121
Research Paper
مدیریت علفهای هرز سیاهدانه (Nigella sativa) با استفاده از مالچ زنده جو پاییزه (Hordeum vulgare) و شبدر برسیم (Trifolium alexandrium)
Weed management of Black seed (Nigella sativa) using barley (Hordeum vulgare) and Berseem clover (Trifolium alexandrinum) living mulchs
حسین توکلی
h.tavakoli70@ut.ac.ir
1
فاطمه بناء کاشانی
benakashani@ut.ac.ir
2
الیاس سلطانی
elias.soltani@ut.ac.ir
3
مجید قربانی جاوید
mjavid@ut.ac.ir
4
دانشجوی کارشناسی ارشد زراعت، گروه علوم زراعی و اصلاح نباتات پردیس ابوریحان دانشگاه تهران
استادیار پردیس ابوریحان دانشگاه تهران
استادیار گروه علوم زراعی و اصلاح نباتات پردیس ابوریحان دانشگاه تهران
استادیار گروه علوم زراعی و اصلاح نباتات پردیس ابوریحان دانشگاه تهران
بهمنظور بررسی اثر گیاهان پوششی جو (Hordeum vulgare) و شبدر برسیم (Trifolium alexandrium) بر کنترل علفهایهرز سیاهدانه (Nigella sativa) و همچنین بررسی بهترین زمان کفبر نمودن گیاهان پوششی، آزمایشی در سال زراعی 96-95 در مزرعه تحقیقاتی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل شاهد بدون گیاه پوششی و وجین کامل (T1)، شاهد بدون گیاه پوششی بدون وجین (T2)، جو کفبر اول (T3)، جو کفبر دوم (T4)، شبدر کفبر اول (T5) و شبدر کفبر دوم (T6) بود. کفبر اول، پس از استقرار سیاهدانه و کفبر دوم، قبل از به گل رفتن گیاه پوششی انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین وزن خشک کل علفهایهرز به میزان 444 گرم در مترمربع، مربوط به تیمار شاهد بدون گیاه پوششی بدون وجین (T2) در زمان نمونهبرداری دوم و کمترین وزن خشک کل علفهایهرز به میزان 28 گرم در مترمربع، مربوط به تیمار شبدر کفبر اول (T5) در زمان نمونهبرداری اول بود. بیشترین عملکرد دانه در تیمار (T5) و تیمار شاهد (T1) به ترتیب با میانگین 527 و 446 کیلوگرم در هکتار و کمترین عملکرد، مربوط به تیمار شاهد (T2) با میانگین 100 کیلوگرم در هکتار مشاهده شد. نتایج کلی نشان داد که تیمار (T5) توانست در زمان نمونهبرداری دوم، زیستتوده علفهایهرز را بهمیزان 4/90 درصد نسبت به شاهد بدون وجین علف هرز کاهش دهد. همچنین گیاه پوششی شبدربرسیم، نه تنها با سیاهدانه رقابت نکرد بلکه توانست عملکرد را نسبت به شاهد بدون گیاه پوششی و وجین کامل (T1)، افزایش دهد.
A field experiment was conducted to evaluate the effect of barley (Hordeum vulgare) and berseem clover (Trifolium alexandrinum) cover crops, and their cutting time on black seed (Nigella sativa) weed management in 2016-2017 at research field of the College of Aburaihan, University of Tehran. The experiment designe was randomized complete block design with 3 replications. Treatments were: T1, no cover plant-weed free; T2, no cover plant- weed infest; T3, barley-first cutting; T4, barley-second cutting; T5, clover-first cutting and T6, clover-second cutting. The first and the second cutting were done after Black seed establishment and before flowering stage of cover crops, respectively. Results showed that the highest weed biomass was 444 gr.m-2 obtained from T2 treatment at t the second sampling time and the lowest weed biomass was 28 gr m-2, related to first cutting clover treatment (T5), at the first sampling time. The highest grain yields were 527 and 446 kg.ha-1, observed in treatment (T5) and control treatment (T1) respectively and the lowest yield was obtained from control (T2) with a mean of 100 (kg ha-1). Overall, results showed that T5 treatment at the second sampling time reduced weed biomass 90.4% compared to without weeding control. In addition, the berseem clover plant not only did not compete with black seed, but also increased yield compared to the without cover plant control (T1).
https://ijws.areeo.ac.ir/article_121121_1cf0a38e9b448a91410bfeadb89e30b7.pdf
تاجخروس وحشی
تراکم بوته
خرفه
زیستتوده
گیاه دارویی
biomass
Common purslane
medicinal plant
plant density
redroot pigweed