per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2010-08-23
6
1
1
18
1096
Research Paper
اثر مقادیر و زمان مصرف انواع کمپوست¬های آلی بر تراکم و زیست توده علف¬های هرز
زیره سبز (Cuminum cyminum L.)
Effects of Various Compost Types, Rates and Application Time on Weed Density and Biomass in Cumin Fields
تکتم کبودی
1
رضا قربانی
ghorbani43@gmail.com
2
مهدی نصیری محلاتی
3
علی اصغر محمد آبادی
4
سرور خرمدل
5
کارشناسی ارشد
استاد دانشگاه
محقق
محقق
محقق
به منظور ارزیابی اثر مقادیر و زمان مصرف انواع کمپوستهای آلی بر جمعیت علفهای هرز و عملکرد زیره سبز (Cuminum cyminum L.) آزمایشی در سال زراعی 88-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. سه نوع کمپوست آلی (مرغی، گاوی و بقایای بستر قارچ) در سه مقدار (صفر، 20 و 40 تن در هکتار) و سه زمان مصرف (همزمان با کاشت، یک ماه بعد و نیمه اسفند ماه) بصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با اختصاص نوع کمپوست، مقدار و زمان مصرف به ترتیب به کرتهای اصلی، فرعی و فرعی در چهار تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج این آزمایش بیشترین تعداد گونه علفهای هرز موجود در زیره سبز، گونههای پهن برگ بوداند. علفهای هرز پاییزه شامل خاکشیر ایرانی و تلخ، گندمک، یولاف وحشی، شاهتره و درشتوک و علفهای هرز بهاره آن شامل سلمه، هفت بند، سیزاب و تاجریزی بودند. تراکم تمام گونههای علفهای هرز بجز گندمک و خاکشیر تلخ و نیز تراکم کل علفهای هرز بطور معنیدار تحت تأثیر مقدار مصرف کمپوست قرار گرفت. بیشترین تراکم کل علفهای هرز در تیمار مصرف کمپوست بستر قارچ و نیز مصرف در یک ماه بعد از کاشت مشاهده شد. اثر مقدار و زمان مصرف کمپوست بر زیست توده خشک علفهای هرز معنیدار بود، بطوریکه کمترین زیست توده علفهای هرز در شرایط مصرف کمپوست گاوی در نیمه اسفند ماه حاصل شد. با افزایش میزان مصرف کمپوست، زیست توده علفهای هرز افزایش یافت. بدین ترتیب، چنین به نظر میرسد که باتوجه به دسترسی آسان و مقرون به صرفه بودن کمپوست گاوی، مصرف این نوع کمپوست میتواند به کاهش تراکم علفهای هرز در مزرعه زیره سبز کمک نماید.
In order to evaluate the effects of types, rates and application times of various organic composts on weed population and biomass in cumin, a field experiment was conducted as split-split plot based on randomized complete block with four replications at Agricultural Research Station, Ferdowsi University of Mashhad during 2008-2009 growing season. Three compost types (poultry, cow and mushroom bed residue), compost rates (0, 20 and 40 t.ha-1) and compost application time (at planting date, 30 days after planting and 105 days after planting) were allocated to main plot, sub-plot and sub-sub plot, respectively. The most important weed species were broadleaf species. Winter weeds were mainly Descurinia sophia, Sisymberium irio, Stellaria media, Avena fatua, Malcolmia africana, Fumaria parviflora، and spring weeds were Chenopodium album, Polygonum aviculare, Veronica sp. and Solanum nigrum. Expect Stellaria media and Sisymberium irio, weed density in other species and also total weed density were significantly affected by compost types and rates and its application date. The highest total weed density observed with using mushroom-bed compost, applied one month after planting. Results showed that organic compost type, rate and time of application had significant effects on fresh and weed dry biomass. The lowest weed biomass was observed in cow compost plots. Compost application in 105 days after planting had lowest weed biomass. With increasing compost rates weed biomass was also increased. In conclusion, based on the results of the present study and considering the easy availability and low cost of cow manure, application of cow manure compost could help in reduction in weed density and biomass in cumin fields.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1096_667b0d5006da66b2f1ca699da68a03e2.pdf
زیره سبز
کود دامی
کمپوست بستر قارچ
animal manure
Cuminum cyminum
mushroom compost
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2010-08-23
6
1
19
31
1097
Research Paper
بررسی اکولوژی جوانهزنی بذر و ظهور گیاهچۀ ساقترشک (Rumex crispus L.) و کوزه قلیانی (Silene conoidea L.)
Studying the Ecology of Seed Germination and Seedling Emergence of Curly dock (Rumex crispus L.) and Cone Catchfly (Silene conoidea L.)
اسماعیل ابراهیمی
1
سید وحید اسلامی
2
عباداله مویدی شهرکی
3
کارشناسی ارشد
استاد دانشگاه
کارشناسی ارشد
به منظور بررسی اکولوژی جوانهزنی بذر و ظهور گیاهچۀ ساقترشک و کوزه قلیانی، آزمایشهایی در آزمایشگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در پاییز و زمستان 1388 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل نور (نور/تاریکی و تاریکی مداوم)، دماهای متناوب شب/روز (5/10، 10/20، 15/25، 20/30 و 25/35 درجه سانتیگراد(، تنش شوری (صفر (شاهد)، 10، 20، 40، 80، 160، 320 و 640 میلیمولار)، تنش خشکی (صفر (شاهد)، 1/0-، 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0- و 1- مگاپاسکال)، pH (چهار تا ده) و عمق کشت (صفر تا چهار سانتیمتر) بودند. نتایج نشان داد که جوانهزنی بذور ساقترشک، تحت تاثیر شرایط نور/تاریکی و تاریکی مداوم قرار نگرفت. بذور ساقترشک در دامنه وسیعی از دماهای متناوب تست شده در دو رژیم نور/تاریکی و تاریکی مداوم بیش از 85 درصد جوانه زدند و جوانهزنی آن در دمای 5/10 درجه سانتیگراد متوقف شد. بذور علفهرز کوزه قلیانی در دامنه دماهای متناوب 15/25 درجه سانتیگراد و پایینتر در دو رژیم نور/تاریکی و تاریکی مداوم بیش از 70 درصد جوانهزنی داشتند، اما در دماهای بالاتر از 15/25 درجه سانتیگراد جوانهزنی به خصوص در شرایط نور/تاریکی کاهش محسوسی داشت. بذور ساقترشک و کوزه قلیانی تا شوری 160 میلیمولار بیش از 85 درصد جوانهزنی داشته و جوانهزنی آنها در پتانسیل اسمزی 8/0- مگاپاسکال به ترتیب 60 و 90 درصد بود. بذور ساقترشک و کوزه قلیانی در دامنۀ pH چهار تا ده حدود 90 درصد جوانه زدند. عمق دفن بذر، سبز شدن گیاهچههای ساقترشک و کوزه قلیانی را بطور معنیداری کاهش داد، به طوریکه از عمق بیشتر از سه سانتیمتر گیاهچهای سبز نشد و حداکثر سبز شدن (به ترتیب 98 و 7/74 درصد) مربوط به بذوری بود که در سطح خاک در زیر سه لایه کاغذ صافی کشت شدند.
(Rumex crispus) and cone catchfly (Silene conoidea), experiments were conducted based on RCBD with 3 replications at Research Laboratory of Faculty of Agriculture, Birjand University during autumn 2009 and winter 2010. Experimental treatments were light (Light/Dark and continuous dark), alternating day/night temperatures (10/5, 20/10, 25/15, 30/20 and 35/25 C), salinity stress (0 (Control), 10, 20, 40, 80, 160, 320 and 640 mM), drought stress (0 (Control), -0.1, -0.2, -0.4, -0.6, -0.8 and -1 MPa), pH (4 to 10) and sowing depth (0 to 4 cm). Results showed that seed germination of Curly dock was unaffected by either light/dark or continuous darkness conditions. Greater than 85% of curly duck seeds germinated over a broad range of alternating day/night tested temperatures under light/dark and continuous dark regimes and its germination completely ceased at 10/5 C. Cone catchfly seeds germinated greater than 70% at alternating temperature regimes equal to or lower than 25/15 C under light/dark and continuous dark regimes, but its germinability was remarkably reduced at temperature regimes warmer than 25/15 C, especially under light/dark conditions. Curly dock and Cone catchfly seeds germinated greater than 85% until the salinity level of 160 mM (NaCl), while their germination percentage at osmotic potential of -0.8 MPa were 60 and 90%, respectively. The average germinability of curly dock and cone catchfly seeds over a pH range of 4 to 10 was 90%. Seed burial significantly reduced curly dock and cone catchfly seedling emergence, so that no seedling emerged from a soil depth deeper than 3 cm and the greatest seedling emergence of curly dock and cone catchfly (98 and 74.7%, respectively) was occurred for seeds placed on the soil surface under 3 layers of filter paper.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1097_a865723aff3ca4b7adf7038ea8fe7166.pdf
سبز شدن
شوری
خشکی
اسیدیته
عمق کشت
Emergence
Salinity
Drought
acidity
Sowing depth
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2010-08-23
6
1
33
52
1098
Research Paper
مقایسه روش مولکولی dCAPS با روشهای رایج برای تشخیص مقاومت علف هرز یولاف وحشی (Avena ludoviciana Durieu.) نسبت به علفکش کلودینافوپ پروپارژیل
Using the dCAPS Method to Detect the Resistance of Wild Oat (Avena ludoviciana Durieu.) to Clodinafop-propargyl in Comparison with Current Methods
اسکندر زند
1
آرش رزمی
2
فاطمه بنا کاشانی
3
فهیمه نظری
4
جاوید قرخلو
gherekhloo@gau.ac.ir
5
محقق
کارشناسی ارشد
محقق
محقق
محقق
به منظور مقایسه روش ملکولی با روش های رایج برای تشخیص علف هرز یولاف وحشی مقاوم به علفکش کلودینافوپ پروپارژیل، 17 توده مشکوک به مقاومت و یک توده حساس از طریق چهار روش غربال گیاه کامل در گلخانه، زیست سنجی گیاه کامل در گلخانه، زیست سنجی گیاهچه در پتری و روش مولکولی dCAPS مورد مطالعه قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده بین آزمایش غربال گیاه کامل در گلخانه، زیست سنجی گیاه کامل در گلخانه و زیست سنجی گیاهچه در پتری همخوانی کامل برقرار بود. البته درجه مقاومت محاسبه شده تودهها در روش زیستسنجی بذر به دلیل تفاوت شرایط آزمایش، پایینتر از روش زیست سنجی گیاه کامل در شرایط گلخانهای بود. آزمایشهای مولکولی برای تشخیص موتاسیون در موقعیت 1781 (Ile1781Leu) و 2041 (Ile2041Asn) آنزیم استیل کوآنزیم آکربوکسیلاز نیز حاکی از آن بود که از بین 17 توده یولاف وحشی مقاوم به علفکش، علت مقاومت 8 توده (44 درصد از توده های مورد مطالعه) جهش در موقعیت 1781 بود و در هیچ یک از تودهها جهش در موقعیت 2041 مشاهده نشد. در مجموع به نظر میرسد در بیوتیپهایی که در آزمایش از طریق روشهای رایج مقاوم، ولی در آزمایش ملکولی حساس تشخیص داده شدند، جهش در نقطه دیگری اتفاق افتاده است و یا مکانیزم مقاومت آنها مبتنی بر متابولیسم است.
In order to evaluate the resistance of 17 biotypes of wild oat to clodinafop-propargyl herbicides, four methods including: whole plant screening, whole plant bioassay, seedling bioassay and molecular method were used. There was similarity between the results of whole plant screening, whole plant bioassay, seedling bioassay, but resistance ratio (R/S) of seedling bioassay was lower than whole plant bioassay and it seems that seedling bioassay is a reliable method for identifying populations of grass species resistant to ACCase inhibiting herbicides. According to the molecular methods, an isoleucine-1781-leucine [Leu] mutation in plastidic ACCase enzyme of 8 biotypes (44% of biotypes) has been identified as the known mutation endowing clodinafop-propargyl resistance and isoleucine-2041-asparagine mutation has not been identified as a mutation endowing resistance in none of biotype. The resistance mechanism of the rest of biotypes that were resistance according to the non-molecular method, but did not identify resistant by molecular method, can be explained by mutation in another location or metabolism-based mechanism.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1098_3dc40e106be2e5ba0017cfd463b7c202.pdf
علفهای هرز باریک برگ
بازدارندههای ACCase
سنجش گیاه کامل
زیستسنجی بذر
grass weeds
ACCase inhibitors
resistance
whole plant assay
seed bioassay
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2010-08-23
6
1
53
64
1099
Research Paper
ارزیابی اثرات بقایای شبیه سازی شده علفکش سولفوسولفوران (آپیروس) در خاک بر هفت گیاه زراعی
Extinction Coefficient, Radiation Use Efficiency, Leaf Area and Dry Matter Distribution in Corn Canopy (Zea mays) under Competition with Pigweed (Amaranthus retroflexus L.)
ابراهیم ایزدی
e-izadi@um.ac.ir
1
محمد حسن راشد محصل
2
معصومه دهقان
3
قدریه محمودی
4
محقق
محقق
کارشناسی ارشد
کارشناسی ارشد
به منظور بررسی حساسیت گیاهان زراعی نخود، لوبیا، عدس، ذرت، کلزا، چغندرقند و گوجهفرنگی به بقایای علفکش سولفوسولفوران در خاک، آزمایشی گلخانهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی و در سه تکرار دردانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. عوامل مورد بررسی شامل گیاهان زراعی (نخود، لوبیا، عدس، ذرت، کلزا، چغندرقند و گوجهفرنگی) و غلظتهای شبیهسازی شده علفکش آپیروس در خاک (0، 12/0، 3/0 ،6/0، 2/1، 4/2 و 6/3 میکروگرم در کیلوگرم خاک) بودند. یک هفته پس از ظهور گیاهان، درصد سبز شدن آنها تعیین و 30 روز بعد از سبزشدن درصد بقا و زیست توده اندام هوایی و ریشه آنها اندازهگیری شدند. برای ارزیابی پاسخ گیاهان مورد مطالعه، پس از تجزیه واریانس دادهها، پاسخ گیاهان مذکور به بقایای علفکش سولفوسولفوران از طریق برازش زیستتوده اندام هوایی به معادله لگاریتمی سیگموئیدی 4 پارامتری و محاسبه غلظت لازم برای 50 درصد کاهش زیست توده انجام شد. نتایج نشان دادند که درصد سبز شدن، بقا و زیست توده تولید شده ریشه و ساقه گیاهان مورد مطالعه تحت تاثیر معنیدار بقایای سولفوسولفوران قرار گرفت. با افزایش غلظت سولفوسولفوران در خاک پارامترهای مذکور در تمام گیاهان به طور معنیداری کاهش یافت. در کمترین غلظت سولفوسولفوران ، متوسط تلفات زیست توده اندام هوایی و ریشه به ترتیب، 30/19 و 93/24 درصد و در بیشترین غلظت آن 00/92 و 20/92 درصد بود. بر اساس نتایج آزمایش، گیاهان مورد مطالعه حساسیت متفاوتی به بقایای سولفوسولفوران داشتند. بطوریکه بیشترین (3/75 و 96/79 درصد) و کمترین (40/54 و 00/42 درصد) تلفات زیست توده اندام هوایی و ریشه به ترتیب در گوجهفرنگی و چغندرقند مشاهده شدند. بر اساس شاخص ID50 نخود، لوبیا و ذرت (05/0 میکروگرم در کیلوگرم خاک) و گوجه فرنگی (008/0 میکروگرم در کیلوگرم خاک) به ترتیب متحملترین و حساسترین گیاهان زراعی به بقایای سولفوسولفوران در خاک بودند. با توجه به نتایح حاصل اثرات بقایای سولفوسولفوران درگیاهان مورد مطالعه در سطح کم و متوسط بقایای آن در خاک رخ میدهد. بر اساس شاخص ID50 گیاهان زراعی مذکور از نظر حساسیت به بقایای سولفوسولفوران به صورت: گوجهفرنگی> چغندرقند> کلزا> عدس> ذرت= لوبیا= نخود، طبقه بندی شدند.
In order to study the effect of completion with redroot pigweed on dry matter and leaf area distribution, leaf area, extinction coefficient and radiation use efficiency (RUE) in corn canopy (Zea mays L.) under competition with redroot pigweed (Amaranthus retroflexus L.) an experiment was conducted at Seed and Plant Improvement Institute (SPII), Karaj, Iran. Field study was carried out based on RCBD with 3 replication with redroot pigweed density (0, 3, 5, 8, and 10 plant per m of row ) and time of emergence (same time with corn, 2-3 and 4-5 corn leaf stage). Results indicated that early emergence of redroot pigweed significantly distributed leaf area and dry matter to upwards of canopy layers and significantly increased yield loss (%) in compare to other treatment. Corn yield loss was 34% in early-emerged pigweed and decreased to 25 and 12 percent in 2nd and 3rd time of emergence respectively. Due to significantly decrease of corn LAI and increase redroot pigweed LAI in near the bottom of the corn canopy, the most value extinction coefficient observed in near the bottom. Result is also indicated that emergence of redroot pigweed in same time and 3rd time of emergence have minimum of extinction coefficient (K) (0.38) and maximum RUE (3.2 MJ), respectively. Generally, it is concluded that weed control until corn 4-5 leaf stage would be essential to reduce corn yield loss.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1099_c23b1fe68969630554651226fc35f8ae.pdf
چغندرقند
ذرت
عدس
کلزا
گوجهفرنگی
لوبیا
نخود
Competition
Yield loss
Harvest index
redroot pigweed
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2010-08-23
6
1
65
77
1100
Research Paper
تاثیر تراکم بوته و زمان سبز شدن تاجخروس بر کارایی استفاده از نور، ضریب خاموشی و توزیع سطح برگ و ماده خشک در تاج پوشش ذرت
Extinction Coefficient, Radiation Use Efficiency, Leaf Area and Dry Matter Distribution in Corn Canopy (Zea mays) under Competition with Pigweed (Amaranthus retroflexus L.)
اصغر رحیمی
1
مجید آقا علیخانی
2
استاد دانشگاه
استاد دانشگاه
بهمنظور بررسی کارایی استفاده از نور، ضریب خاموشی و همچنین بررسی الگوی توزیع ماده خشک و سطح برگ در کانوپی ذرت در شرایط رقابت با تاج خروس آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج در سال 1380 انجام شد. در این آزمایش اثر پنج تراکم تاجخروس (0، 3، 5، 8 و10 بوته در متر ردیف) و سه زمان سبز شدن آن (همزمان با ذرت، در مرحله 2-3 برگی ذرت، مرحله 4-5 برگی ذرت) اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که تشدید رقابت بین گونهایی در اثر رویش همزمان تاج خروس و ذرت، به طور معنیداری باعث هدایت بخش عمدهای از سطح برگ و وزن خشک ذرت به طبقات بالای کانوپی شد و همچنین در این تیمار به علت کاهش معنیدار شاخصسطح برگ ذرت و افزایش سطح برگ تاج خروس میزان کارایی استفاده از نورکاهش و ضریب خاموشی درطبقات پایینی کانوپی افزایش یافت. هرچه تراکم تاجخروس بیشتر و فاصله زمانی بین رویش علف هرز و ذرت کمتر شد، افزایش ضریب خاموشی شدیدتر گردید، بهطوریکه بیشترین مقدار این صفت (65/0) در تیمار ظهور همزمان تاج خروس با ذرت بدست آمد. افت عملکرد ذرت دراین تیمار 34 درصد بود که با تاخیر رویش تاجخروس تا مرحله 3-2 برگی و 5-4 برگی ذرت به ترتیب به 25 و 12 درصد کاهش یافت. نتایج این پژوهش نشان داد که جهت کاهش خسارت علفهایهرز در مزرعه ذرت، کنترل علفهای هرز تا مرحله 4-5 برگی ذرت که همراه با افزایش سرعت رشد ذرت میباشد، ضروری است.
In order to study the effect of completion with redroot pigweed on dry matter and leaf area distribution, leaf area, extinction coefficient and radiation use efficiency (RUE) in corn canopy (Zea mays L.) under competition with redroot pigweed (Amaranthus retroflexus L.) an experiment was conducted at Seed and Plant Improvement Institute (SPII), Karaj, Iran. Field study was carried out based on RCBD with 3 replication with redroot pigweed density (0, 3, 5, 8, and 10 plant per m of row ) and time of emergence (same time with corn, 2-3 and 4-5 corn leaf stage). Results indicated that early emergence of redroot pigweed significantly distributed leaf area and dry matter to upwards of canopy layers and significantly increased yield loss (%) in compare to other treatment. Corn yield loss was 34% in early-emerged pigweed and decreased to 25 and 12 percent in 2nd and 3rd time of emergence respectively. Due to significantly decrease of corn LAI and increase redroot pigweed LAI in near the bottom of the corn canopy, the most value extinction coefficient observed in near the bottom. Result is also indicated that emergence of redroot pigweed in same time and 3rd time of emergence have minimum of extinction coefficient (K) (0.38) and maximum RUE (3.2 MJ), respectively. Generally, it is concluded that weed control until corn 4-5 leaf stage would be essential to reduce corn yield loss.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1100_a452ddaad03ccdafce8e1fefaedf9bfc.pdf
رقابت
درصد افت عملکرد
شاخص برداشت
تاجخروس
Competition
Yield loss
Harvest index
redroot pigweed
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2010-08-23
6
1
73
93
1101
Research Paper
مقاومت تودههای علفهرز یولاف وحشی (Avena ludoviciana Durieu.) به علفکش مزوسولفورون + یدوسولفورون
Resistance of Wild Oat (Avena ludoviciana Durieu) Populations to Iodisulfuron+Mezosulfuron Herbicide
زهره آقاجانی
1
اسکندر زند
2
محمد علی باغستانی
3
محمد جواد میرهادی
4
استاد دانشگاه
محقق
محقق
استاد دانشگاه
به منظور بررسی مقاومت هشت تودة یولاف وحشی (Avena ludoviciana) مشکوک به مقاومت جمعآوری شده از مزارع گندم استان خوزستان به علفکش مزوسولفورون+یدوسولفورون، آزمایشهای زیستسنجی گیاه کامل و زیستسنجی بذر (غربالگری و دز- پاسخ) انجام شد. این آزمایش طی سالهای 1388 و 1389 در بخش علفهای هرز مؤسسة تحقیقات گیاهپزشکی کشور انجام شد. چهار هفته پس از مصرف علفکش در آزمایش غربال در گلدان با دز توصیه شده و در دز-پاسخ با دامنةدز 1 تا 32 برابر دز توصیه شده در مرحلة دو تا چهار برگی، اندازهگیری درصد وزن تر، وزن خشک، و تعداد گیاه زنده مانده، و نمرهدهی چشمی انجام شد. در زیست سنجی بذر در پتری ، هفت روز پس از تیمار بذرهای جوانه زدة تودة حساس با علفکش، با اندازهگیری طول اندام هوایی دز تفکیککننده را تعیین و سپس در آزمایشهای غربالگری و دز-پاسخ واکنش کلیة تودهها نسبت به آن سنجیده شد. در این آزمایش، مقاومت چهار تودة KHI، KHB ، KHC، و KHA بر اساس روش ادکینز و روش موس مشخص شد. این نتایج در آزمایش زیستسنجی بذر در پتری نیز تأیید شد. بنابر نتایج این آزمایش، نخستین مقاومت یولاف وحشی به علف کش شوالیه(مزوسولفورون + یدوسولفورون) در کشور به ثبت رسید.
In order to investigate the resistance of 8 suspected Wild oat populations (Avena ludoviciana), collected from Shoosh, to Chevalier herbicide a whole plant bioassay and seed bioassay (screening and dose response tests) were carried out in 4 replication. This investigation was conducted during 1388 and 1389 in the Department of Weed Research, in Plant Protection Research Institute of Iran. Four weeks after herbicide application in the screening test in pots with recommended dose and in dose response assay with 1-32 fold of recommended dose at 2-4 leaf stage, plant fresh and dry weight percent, survived plant rate, and EWRC visual rating were measured. In seed bioassay in petri dish with the measurement of coleoptile length seven days after treating germinated seeds of sensitive population, discriminating dose was determined and used to treat all other populations. This survey, demonstrated the resistance of KHI, KHB, KHC, and KHA populations in Adkins methode and moss methode. These results were also confirmed by petri dish bioassay. On the base of these results, it is the first report of resistance of wild oat population to Iodisulfuron+Mezosulfuron (ALS inhibitor) herbicide in Iran
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1101_5684249a54bf6860d2243f77bd8bcd34.pdf
بازدارندههای ALS
مقاومت به علفکش
گندم
ALS Inhibitors
Resistance to herbicide
wheat
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2010-08-23
6
1
95
112
1102
Research Paper
بررسی مقاومت عرضی به علفکشهای بازدارنده ACCase در تودههای یولاف وحشی (Avena ludoviciana Durieu.) جمعآوری شده از خوزستان و امکان کنترل شیمیایی آنها
Investigation of the Cross Resistance to ACCase Inhibitor Herbicides in Wild oat (Avena ludoviciana Durieu.) Populations from Khuzestan Province and Chemical Control of Resistant Populations
فاطمه بناکاشانی
1
حمید رحیمیان مشهدی
hrahimian@hotmail.com
2
اسکندر زند
3
حسن علیزاده
malizade@ut.ac.ir
4
محمد رضا نقوی
5
محقق
محقق
محقق
محقق
محقق
مقاومت عرضی 13 توده یولاف وحشی(Avena ludoviciana Durieu.) جمعآوری شده از استان خوزستان به علفکشهای بازدارنده استیل کوآنزیم-آ-کربوکسیلاز ) (ACCase با استفاده از روشهای مختلف در سال 89-1388 در بخش تحقیقات علفهای هرز موسسه تحقیقات گیاههپزشکی کشور مورد بررسی قرار گرفت. همچنین آزمایش جداگانهای به منظور تعیین علفکشهای جایگزین برای کنترل تودههای مقاوم صورت گرفت. آزمایشها شامل: غربال توده ها، واکنش به دز تودهها در برابر علفکش کلودینافوپ- پروپارژیل، واکنش تودهها به گروههای مختلف شیمیایی علفکشهای بازدارنده ACCase و تاثیر علفکشهای گروههای مختلف بر تودههای مقاوم بود. در بررسی روشهای مختلف مشخص گردید که درصد کاهش وزن تر و درصد خسارت بر اساس ارزیابی چشمی بهترین صفات برای ارزیابی تودهها از نظر مقاومت و میزان تاثیر علفکش ها می باشند. بررسی مقاومت عرضی تودهها نیز نشان داد که تودههای مورد بررسی از نظر مقاومت به گروههای مختلف علفکشهای بازدارنده ACCase الگوهای متنوعی داشتند. نتایج بدست آمده از بررسی تاثیر علفکشهای مختلف نیز نشان داد که علفکشهای بازدارنده استولاکتات سینتاز مورد بررسی (یدوسولفورون+مزوسولفورون+ مفن پیر دی اتیل، سولفوسولفورون+ متسولفورون و یدوسولفورون+مزوسولفورون + مفن دی اتیل) توانستند کنترل خوبی بر تودههای مقاوم داشته باشند. بویژه تاثیر کنترلی علفکش یدوسولفورون+مزوسولفورون + مفن دی اتیل بر تودههای مقاوم بسیار قابل توجه بود بطوری که این علفکش توانست 80% تودههای مقاوم را در حد خوب یا مطلوب و 20% را کمی مطلوب کنترل کند.علف کش های پینوکسادن و مخلوط پینوکسادن+ کلودینافوپ-پروپارژیل نیز تودههای مقاوم را در حد کمی مطلوب کنترل کردند، اما به دلیل اینکه در بسیاری از تودهها نشانههای مقاومت پدیدار شده است و شایدکارایی علفکش کاهش یابد، بهتر است در استفاده از آنها دقت لازم صورت گیرد.
Cross resistance of thirteen wild oat (Avena ludoviciana Durieu.) populations collected from Khuzestan province, to Acetyl-CoA carboxylase (ACCase) inhibitors were investigated using by different methods. Also, another experiment was conducted to determination the alternative herbicides for control resistant populations. Experiments were include of populations screening, dose response of populations to clodinafop-propargyl, response of populations to chemical groups of ACCase inhibitors and effect of different herbicides on resistant populations. Investigation of different methods showed that percentage reduction of fresh weight and visual rating are the best trait to resistant determination. The levels of resistance of most populations were very high. Cross resistance to different groups of ACCase inhibitors pattern varied among populations. Result of different herbicides effect showed that Acetolactat syntase (ALS) inhibitors that were studied (Iodofulforon+Mezosulforon+Mefen Pier diethyl, Sulfosulforon+ Metsulforon and Iodofulforon+Mezosulforon+Mefen diethyl) could control resistant populations. The best treatment for control of populations was Iodofulforon+Mezosulforon+Mefen diethyl that controlled eighty and twenty percent of populations excellently and well, respectively. Pinoxaden and clodinafop-propargyl+pinoxaden could control resistant populations well. Because of early indications that resistance may be developing in most of populations and possibly reducing herbicide performance, it is important how to use of them
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1102_acfd7c784e1e9315a41d60297d773ef7.pdf
استولاکتات سینتاز
پینوکسادن
سولفوسولفورون+ متسولفورون
علفکش جایگزین
گندم
یدوسولفورون+ مزوسولفورون + مفن دی اتیل
Acetolactat syntase (ALS) inhibitors
Alternative herbicide
Iodofulforon+Mezosulforon+Mefen diethyl
pinoxaden
Sulfosulforon+ Metsulforon
per
انجمن علوم علفهای هرز ایران
دانش علفهای هرز ایران
1735-3548
2010-08-23
6
1
113
121
1103
Research Paper
تاثیر غلظتهای مختلف سولفات آمونیوم روی کارآیی تعدادی از علفکشهای دارای بنیان اسیدی ضعیف
The Effect of Ammonium Sulphate on Efficacy of a Few Weak Acidic Herbicides
فاطمه شاهوردی
1
منصور منتظری
2
مرجان دیانت
3
کارشناسی ارشد
محقق
استاد دانشگاه
این پژوهش برای تعیین تاثیر کیفیت آب مورد استفاده جهت تهیه محلول علفکشهای دارای بنیان اسیدی ضعیف و اثر آن روی کنترل علفهرز زردخار[Picnomon acarna (L.) Cass]، به عنوان گیاه محک، در گندم و کلزا، در سال 1388 در گلخانه بخش تحقیقات علفهای هرز، موسسه گیاهپزشکی کشور انجام شد. میزان کاربرد علفکشهای مورد آزمایش که شامل کلوپیرالید، گلیفوسیت و آمیخته تو، فور-دی+ امثپآ بودند، به ترتیب به نسبت 24/0.، 64/2 و 72/0 کیلوگرم معادل اسید در هکتار کالیبره شدند. هر علفکش بصورت محلول در آب حاوی سولفات آمونیوم در غلظتهای صفر، 2، 4 یا 8 درصد، روی گیاهان مورد نظر در مراحل اولیه رویشی پاشیده شدند. سولفات آمونیوم، به موازات افزایش غلظت آن، موجب افزایش هدایت الکتریکی (EC) و کاهش pH محلول علفکشها شد. افزودن سولفات آمونیوم به علفکشهای گلیفوسیت و کلوپیرالید موجب کاهش معنیدار درصد شمار بوتههای زردخار گردید. در ارزیابی وزن خشک علفهرز، سولفات آمونیوم تاثیر معنیداری در افزایش کارآیی کلوپیرالید و تو، فور-دی+ امثپآ نداشت. علفکش تو، فور-دی+ امثپآ بدون سولفات آمونیوم بیش از محلول آن در آب حاوی سولفات آمونیوم باعث کاهش تعداد بوتههای زردخار شد. افزودن سولفات آمونیوم به محلول علفکش کلوپیرالید، روی گندم و کلزا، و همچنین افزودن آن به محلول تو، فور-دی+ امثپآ، روی گندم تاثیری نداشت.
This research was carried out in 2009 at greenhouse of Iranian Research Institute of Plant Protection to determine the effect of water quality on weak acidic herbicides in control of Picnomon acarna (L.) Cass, as indicator plant, in wheat and canola. Clopyralid, glyphosate and 2,4-D+MCPA were applied, respectively, at 0.24, 2.64 and 0.72 kg ae ha-1. Each herbicide dissolved in water contained ammonium sulfate (AS) at concentration of 2, 4 or 8 percent, sprayed on the target plants at initial growth stage. AS, parallel to increasing the concentration, enhanced electric conductivity and reduced the pH of herbicide solutions. Adding AS into glyphosate or clopyralid, significantly reduced the percentage of the weed plants. Based on dry weight evaluation, AS had no significant effect on the efficacy of 2,4-D+MCPA or clopyralid. For reducing the number of plant of the weeds, 2,4-D+MCPA without AS was more effective than its solution solute in water contained AS. Adding AS into the solution of clopyralid had to effect on wheat and canola. Similar result obtained with 2,4-D+MCPA on wheat.
https://ijws.areeo.ac.ir/article_1103_3ed0a891458110cc8aa6ca89ecc501ad.pdf
توفور-دی+ امثپآ
زردخار (Picnomon acarna)
کلوپیرالید
گلیفوسیت
Clopyralid
Glyphosate
Picnomon acarna
2
4-D+MCPA